فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ - قمر 10
چون به درِ شهر رسید، پیری را دید.گفت:
ای شیخ! در این راه که آمدم، عجایبها دیدم.
گفت: چه دیدی؟
گفت: دیدم قومی را کِشْت کرده بودند،چون تمام شد، آتش در زدند
*مولوی